بیروت و صحنهای ناآشنا: تظاهرات خیابانی علیه شهروندان ارمنیتبار لبنان با شعارهایی علیه آنها و در طرفداری از شخصیت خارجی، رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه. این اعتراضات مورد پوشش وسیع رسانهای قرار نگرفتهاند اما نقل صحبت رسانههای اجتماعی و رسانههای ارمنی هستند. ساکو آریان، چهره ارمنیتبار لبنان، در فیسبوک عکس و فیلم منتشر کرد و به تحلیل این وقایع نشست.
چرا به اینجا رسیدهایم؟
علیرغم سابقه اختلافات قومی و مذهبی در لبنان، ارمنیها بخشی محکم و ثابت از جامعه این کشور به شمار میروند. آنها با بیش از ۱۵۰ هزار نفر حدود چهار درصد جمعیت را تشکیل میدهند اما حضور متمرکزشان در مناطق مشهور و محبوبی مثل مار میخائیل در شرق بیروت، باعث شده از آشناترین جلوههای ملت لبنان باشند. مجلس لبنان در تقسیمات قومی-مذهبی خود شش کرسی به ارمنیها اعطا کرده: پنج کرسی به ارمنیهای ارتدوکس (سه کرسی در بیروت و دو کرسی در مناطق متن و زحله) و یک کرسی به ارمنیهای کاتولیک بیروت. احزاب ارمنی شاخههایی در لبنان دارند که برای تصاحب این کرسیها رقابت میکنند. در ضمن یک کرسی مجلس لبنان هم به مسیحیان اوانجلیکِ پروتستان تعلق دارد که آن هم گاه به ارمنیها میرسد. لبنان تنها کشور دنیا غیر از خود ارمنستان است که دانشگاه ارمنی هم دارد (دانشگاه هایگازیان بیروت)
حتی در زمان جنگ داخلی لبنان (۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰) محلات ارمنیها همچون برج حمود در حومه بیروت یا عنجر در دره بقاع عموما بیطرف بودند. آن گروههای ارمنی هم که در جنگ فعال بودند درگیر دو قطبی مسلمان و مسیحی نبودند. مثلا گروه چپگرای آسالا (ارتش مخفی ارمنی برای آزادی ارمنستان) در همکاری نزدیک با سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و گروههای رادیکالتر فلسطینی کار میکرد که در جبهه مقابل احزاب راستگرای مسیحی قرار داشتند. در مقابل این احزاب راستگرای مسیحی هم با حزب تاریخی ارمنیها، داشناک، و گروههای شبهنظامیاش همکاری میکردند. در پایان، جنگ نتیجهای نداشت به جز مهاجرت بسیاری از ارمنیها که باعث شد جمعیت ارمنیهای کشور از حدود ۱۰ به ۴ درصد برسد.
با پایان جنگ اما ارمنیها جایگاهی شاخص در جامعه لبنان داشتهاند و شاید بشود گفت بعد از ارمنستان (که مدت کوتاهی پس از پایان جنگ داخلی لبنان از شوروی، مستقل شد) لبنان، به همراه آمریکا، از مراکز اصلی جمعیت ارمنی جهان بوده است. مجلس لبنان در سال ۱۹۹۷ به اتفاق آراء، خواهان به رسمیت شناختن و بزرگداشت نسلکشی ارامنه در امپراتوری عثمانی شد — لبنان هم البته در آن زمان بخشی از همین امپراتوری به حساب میآمد که در بحبوحه جنگ جهانی اول از آن جدا شد و همین است که خیلی از ارمنیها به این کشور نوپا پناه آوردند. برخی شخصیتهای ضدارمنی در لبنان گاه این جمعیت را تهدید میکنند که «پابرهنه به لبنان آمدید و پابرهنه هم میروید.»
تشدید گفتمانهای فرقهگرا در منطقه، اخیرا باعث شده که وضعیت ارمنیها نیز به خطر بیفتد. رجب طیب اردوغان، رییسجمهور اسلامگرای ترکیه که حرکتش ریشه در جنبش اخوان مسلمین دارد، این گفتمان را علیه انواع اقلیتها در جامعه ترکیه و خاورمیانه به کار برده و حالا میبینیم که نتیجه آن حتی به لبنان هم سرایت کرده است.
غائله اخیر از آنجا آغاز شد که نیشان درهاروتونیان، مجری یک برنامه محبوب در تلویزیون الجدید لبنان، پیغامی را نشان داد که در رسانههای اجتماعی به او دادهاند و او را «بزدل پناهنده» خطاب کردهاند. این مجری با پاسخی تند به این بیننده علیه اردوغان، سیاستهای ترکیه و نقش تاریخی عثمانیها صحبت کرد و از بینندگان خواست تاریخ لبنان و امپراتوری عثمانی را مطالعه کنند.
لبنان فضای مطبوعاتی آزادی دارد و گفتههای جنجالی از رسانههای آن کم شنیده نمیشود. اما اینبار شاهد تظاهراتهای خیابانی با شعارهای رکیک علیه ارمنیها بودیم. بخشی از این به علت افزایش حضور گسترده نمایندههای دولت ترکیه و اردوغان در جامعه لبنان و به خصوص شهرهای سنیمذهب همچون شهر بزرگ طرابلس در شمال کشور است.
حرفهای درهارتونیان درضمن با پاسخ کنشگری به نام منیر حسن روبهرو شد که خود را رییس «اتحادیه عرب-لبنانی» معرفی میکند. او مستقیما مردم محله ارمنینشین بیروت به نام برج حمود را تهدید به قتلعام کرد، عثمانیها را «نیاکان» خود نامید و قتلعام ارمنیها به دست آنان را ستود. او سپس از الفاظ زشت متعددی خطاب به ارمنیها استفاده کرد. حسن درضمن به سیاستمدار دروزهمذهب، وئام وهاب، که در برنامه مهمان درهارتونیان بود و دیگر رهبر سیاسی جامعه دروزهها، ولید جنبلاط، حمله کرد؛ همین میتواند باعث تشدید تنشهای قومی-مذهبی با این گروه مسلمان نیز بشود.
در روز پنجشنبه، ۱۱ ژوئن، نمایندگان سه حزب سنتی ارمنی (داشناک، هونچاکیان و رامگاوار) جلسهای ویژه در مورد اوضاع لبنان تشکیل دادند و این بحران را به بررسی گذاشتند. از سوی دیگر بیانیههای متعددی از سازمانهای جوانان و دانشجویان گروههای قومی مختلف کشور منتشر شد که در آن علیه «کارزار خائنانه» که علیه ارمنیهای لبنان راه انداخته شده، هشدار دادند.
دولت ترکیه اما از موقعیت استفاده کرده و وارد میدان شد. سفارت ترکیه در بیروت حرفهای درهارتونیان را محکوم کرد و خواهان برخورد با آن شد. جالب آنجا که وزارت خارجه لبنان هم عملا حرف آنکارا را پذیرفت. دبیر کل این وزارتخانه از وزارت اطلاعرسانی لبنان خواست دست به «اقدامات لازم» و همسو با قوانین بزند «با علم به اینکه حملات اینچنینی به روابط لبنان با کشورهای خارجی لطمه میزند.»
ترکیه و ارمنیها
دولت اسلامگرای اردوغان با تکیه بر عناصر محافظهکار و پارانویای موجود در جامعه از تحریک علیه اقلیتهای غیرسنی و به خصوص غیرمسلمان استفاده میکند. نتیجه این کار حملاتی مثل مورد بیروت است. در خود ترکیه هم در ماه گذشته شاهد سه حمله به کلیساهای ارمنی بودهایم. گارو پایلان، نماینده ارمنیتبار مجلس ترکیه از حزب چپگرای «دموکراتیک خلق»، اخیرا از یکی از این کلیساها در محله اوسکودار استانبول دیدن کرد و از اردوغان و وزیر کشورش، سلیمان سویلو، انتقاد کرد که چرا شخصا این حملات را محکوم نکردهاند. آقای پایلان که از معدود نمایندگان ارمنی مجلس ترکیه است در توییتر نوشت: «کنار کلیسای ما یک مسجد هم هست. مگر هر دوی اینها عبادتگاه نیستند؟»
فخرالدین آلتون، از سخنگوهای نهاد ریاستجمهوری گفت دولتش «هر کار ممکن» برای احترام به اقلیتهای مذهبی را انجام میدهد و حافظ «صلح و هماهنگی بین ترکها و اعضای سایر مذاهب اقلیت است.»
در سوی دیگر اما روزنامه «ینی شفق» -از طرفداران اردوغان و متعلق به خانواده داماد او- روزی نیست که علیه کردها، علویها و یا مسیحیان ترکیه از جمله ارمنیها مطالبی منتشر نکند. مجله «گرچک حیات» (زندگی واقعی) که توسط تیم همین روزنامه منتشر میشود اخیرا دوباره نامهای جنجالی و قدیمی از فتحالله گولن، روحانی تبعیدی ترک که آنکارا او را مسؤول کودتای ناکام چند سال پیش میداند، منتشر کرد. گولن در این نامه در سال ۱۹۶۵ خطاب به سراسقف وقت ارمنیها در ترکیه نسلکشی ارامنه را به رسمیت میشناسد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مقالههای «گرچک حیات» همان دیدگاه توطئهگرای مورد علاقه اردوغان را منعکس میکنند. در این شماره گولن نه تنها به همکاری با ارمنیها که به همدستی با خاخام اعظم یهودیهای استانبول، سراسقف مسیحیهای ارتدکس یونانی، سراسقف سابق ارمنیها (شنورک کالوستیان، مخاطب نامه ۱۹۶۵)، سازمان سیا، ناتو، صهیونیستها، هیلاری کلینتون، پاپ ژان پل دوم و بولنت اجویت، از رهبران تاریخی چپ میانه در ترکیه، متهم شده است. این مجله گولن را حتی در ارتباط با دو چهره درگذشته تاریخی در دو سوی سیاست ترکیه میداند: عصمت اینونو، جایگزین آتاتورک و ادامهدهنده راه او و سلیمان دمیرل، از مهمترین چهرههای راست سیاسی. با توجه به فضای امنیتی حول گولن و تعقیب طرفداران او به عنوان اعضای یک سازمان مخفی تروریستی، حرکت این مجله در واقع تحریکی علیه اقلیتهای مذهبی ترکیه است.
گولن در نامه سال ۱۹۶۵ (که ما صحتش را تایید نکردیم) از دوستان ارمنی که با آنها بزرگ شده میگوید و از لزوم محکوم کردن «نسلکشی بزرگ سال ۱۹۱۵ علیه ارمنیها.» او مینویسد: «من با اندوه بسیار، قتلعام فرزندان عیسی مسیح، پیامبر بزرگ الهی، به دست نادانهایی که خود را مسلمان مینامند لعنت میکنم.» سراسقف شنورک که مخاطب این نامه بوده در پاسخ میگوید: «به باور ما روابط برادرانه در کشور مقدسمان پابرجا میماند چرا که روحانیهای ارزشمند و منصفی مثل شما داریم.»
در سال ۲۰۱۳ هم از گولن نقل شده بود که: «طرفداران «کمیته اتحاد و ترقی» [حزب حاکم عثمانی در زمان کشتار ارمنیها] سیاست غلطی را پیش بردند. ما باید سیاست غلط آنها را تصحیح کنیم. برای همین باید در گفتوگوی بسیار خوبی با ارمنیها و سایر ملل قرار داشته باشیم.»
دفتر سراسقف ارمنیها، دفتر سراسقف ارتدوکسهای یونانی و جامعه یهودی استانبول هر سه با انتشار بیانیههایی مجزا مقاله مجله «گرچک حیات» را محکوم کردند. گارو پایلان نیز نامهای خطاب به فوآد اوکتای، معاون رییسجمهور، نوشت و گفت: «آیا ابراز مکرر نفرت توسط رسانههای خبری نزدیک به رییسجمهور ترکیه منجر به جرایم نفرتبنیان نمیشوند؟»
جنجال بعدی که باید منتظر آن باشیم تکلیف موزه هاگیا صوفیه (ایاصوفیه) در استانبول است که در اصل کلیسای ارتدوکس بوده و سپس مسجد و در زمان آتاتورک (سال ۱۹۳۴) به موزه بدل شد. اردوغان هر از چندگاه صحبت از احتمال تبدیل مجدد این موزه به مسجد میکند. این مساله اخیرا به دادگاههای کشور راه پیدا کرده و قرار است محکمهای در روز ۲ ژوئيه در این مورد تصمیم بگیرد. اخیرا جشن ۵۶۷امین سالگرد فتح استانبول به دست مسلمانان با قرآنخوانی در همین موزه انجام شد که حرکتی تحریکآمیز محسوب میشد. در نظرسنجیای که «ینی شفق» انجام داده ۷۳.۳ درصد شهروندان ترکیه خواهان تبدیل این موزه به مسجد هستند در حالی که ۲۲.۴ درصد «نه» گفتهاند و ۴.۳ درصد نظری ندادهاند. البته همیشه نمیشود به آمارهای این روزنامه اعتماد کرد. جالب اما آنجا که سراسقف کنونی ارمنیهای استانبول، ساهاک ماشالیان، هم گفته موافق تبدیل هاگیا صوفیا به عبادتگاه است و در فضای بزرگ این مجموعه میتوان گوشهای را هم به مسیحیان اختصاص داد. باید دید جامعه مسیحیان ارتدوکس یونانی ترکیه که با محدودیتهای اجتماعی و مذهبی بسیار روبهرو هستند در این زمینه چه نظری خواهند داشت. آنچه مسلم است خطرات ناشی از دستور کار فرقهگرایانه اردوغان است؛ شیوهای سمی که عواقبش به مرزهای امپراتوری سابق عثمانی و فراتر از آن هم میرسد.